کلمه جو
صفحه اصلی

تحبیه

فرهنگ فارسی

حمایت کردن و بازداشتن چیزی یا کسی را

لغت نامه دهخدا

( تحبیة ) تحبیة. [ ت َ ی َ ]( ع مص ) حمایت کردن و بازداشتن چیزی یا کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). حمایت و منع کردن چیزی یا کسی را. ( از اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ).

تحبیة. [ ت َ ی َ ](ع مص ) حمایت کردن و بازداشتن چیزی یا کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حمایت و منع کردن چیزی یا کسی را. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط).



کلمات دیگر: