<div class="boxBd">( صفت ) ۱- پشتک زننده . ۲- چهار پایی که بسبب مرض پشتک رفتار معیوب دارد و پای زند .</div>

( صفت ) ۱- پشتک زننده . ۲- چهار پایی که بسبب مرض پشتک رفتار معیوب دارد و پای زند .

فرهنگ فارسی

<div class="boxBd">پشتک زن. [ پ ُت َ زَ ] ( نف مرکب ) آنکه با پشتک بر آب پرد. آنکه باپشتک بجهد. رفتار با پشتک. || چهارپائی که بسبب مرض پشتک رفتار معیوب دارد و پای زند: اتان رُموح برجلها؛ ای نفوح. اتان ضحور؛ خرماده پشتکزن.</div>

پشتک زن. [ پ ُت َ زَ ] ( نف مرکب ) آنکه با پشتک بر آب پرد. آنکه باپشتک بجهد. رفتار با پشتک. || چهارپائی که بسبب مرض پشتک رفتار معیوب دارد و پای زند: اتان رُموح برجلها؛ ای نفوح. اتان ضحور؛ خرماده پشتکزن.

پشتک زن

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا