کلمه جو
صفحه اصلی

جزو بدن

فرهنگ فارسی

هر چیز که لازم و لا ینفک باشد جزو تن آنچیز که ملازم تن باشد و از بدن جدا نشود .

لغت نامه دهخدا

جزو بدن. [ ج ُزْ وِ ب َ دَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) هر چیز که لازم و لاینفک باشد. جزو تن. ( بهارعجم ) ( آنندراج ). آن چیز که ملازم تن باشد و از بدن جدا نشود. و رجوع به جزو تن شود.


کلمات دیگر: