کلمه جو
صفحه اصلی

جزری

فرهنگ فارسی

نصرالله بن ابوالکرم محمد مکنی به ابوالفتح و ملقب به ضیائ الدین . از دانشمندان تاریخ و ادب و حدیث و جز آن بود .

لغت نامه دهخدا

جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن محمدبن علی بن یوسف یا محمدبن محمدبن محمدبن علی بن یوسف شافعی دمشقی ملقب به شمس الدین و مکنی به ابوالخیر. وی عالمی فاضل و قاریی متبحر و از مشاهیر محدثان و مورخان و متکلمان عامه در قرن نهم بود، و در سیزده سالگی قرآن مجید را از بر داشت و قراآت سبع را فراگرفت و مدتی به فراگرفتن حدیث پرداخت و در نوزده سالگی به قاهره رفت و قراآت سیزده گانه ٔ قرآن را با مهارتی بسزا فراگرفت ، و سپس به دمشق برگشت و فقه و حدیث آموخت ، و دوباره برای فراگرفتن علم بلاغت و اصول فقه به قاهره رفت و از ابوالفداء و ضیاءالدین و شیخ الاسلام بلقینی اجازه ٔ فتوی گرفت و در 793 هَ . ق . بمنصب قضاء دمشق منصوب شد، و در سال 797 هَ . ق . از طرف سلطان بایزید به مدرسی سمرقند برگزیده گشت ، و در آنجا با میرسیدشریف جرجانی ملاقات کرد، و پس از آن مسافرتهایی به اطراف کرد و در آخر به مقام قضای شیراز منصوب گردید، و بسال 833 یا 834 هَ . ق . در همانجا درگذشت .او راست : 1 - التاریخ . 2 - التمهید فی التجوید. 3 - الحصن الحصین من کلام سیدالمرسلین . این کتاب در ادعیه و اوراد و اذکار است و مؤلف بسال 791 هَ . ق . از تألیف آن فراغت یافته ، و در مصر بچاپ رسیده است . و خود وی شرحی بنام مفتاح الحصن بر آن نوشته و نیز آنرا تلخیص کرده و بنام عدةالحصن خوانده است . 4 - الدرة المضیئة فی قراآت الائمة المرضیة. این تألیف تکمله ٔ قصیده ٔ شاطبیه و به همان وزن و قافیه است و جمعاً 241بیت دارد و در قاهره به چاپ رسیده است . 5 - ذات الشفاء فی سیرة النبی و الخلفاء. 6 - ذیل مرآة الزمان که ظاهراً همان کتاب فوق است . 7 - الزهر الفائح فی ذکرمن تنزه عن الذنوب و القبائح . این کتاب در قاهره به طبع رسیده است . 8 - شرح الحصن الحصین که مذکور افتاد. 9 - طیبات النشر فی القراآت العشر. این کتاب منظومه ای است دارای هزار بیت در شرح قراآت ده گانه ٔ قرآن ودر قاهره بطبع رسیده است . 10 - عدةالحصن که ذکر شد.11 - عقداللاَّلی فی الاحادیث المسلسلة الموالی . 12 - کفایة الالمعی فی آیة: یا ارض ابلعی . 13 - مفتاح الحصن . 14 - المقدمة الجزریة. این کتاب شامل صدوده بیت ودر احکام تجوید است و در مصر و تبریز به طبع رسیده است . 15 - منظومه ای در هیئت ، حاوی 52 بیت . 16 - النشر فی القراآت العشر که بظاهر همان کتاب طیبات مذکور در فوق است . 17 - الهدایة الی معالم الروایة. 18 - هدایة المهرة فی زیادة العشرة. نام و نسب و تاریخ درگذشت همانست که ذکر شد ولی بعضی از ارباب تراجم را دراین خصوص اشتباه دست داده است . (از ریحانة الادب ).


جزری. [ ج َ زَ ] ( ص نسبی ) نسبت است به جزیره قور.

جزری. [ ج َ زَ ] ( ص نسبی ) نسبت است به جزیره یعنی بلاد موصل و سنجار و حران و الرها و رقه و رأس عین و آمِدو میافارقین و دیاربکر و آنها را بدانجهت که بین دجله و فرات قرار دارند جزیره گویند و تاریخ آنرا گرد آورده اند و جمعی از رجال بدانجا منسوبند از جمله عبدالکریم بن ابی مخارق و صالح بن محمد جزره و جمعی دیگر. ( از لباب الانساب ). || این کلمه نیز نسبت است به جزیره ابن عمر که شهریست معروف در سه منزلی موصل که دجله از سه طرف بشکل هلال آنرا احاطه کرده و یک طرف دیگر نیز با ایجاد خندقی پرآب شده و به جزیره معروف شده است. ( از لباب الانساب ) ( از ریحانة الادب ).

جزری. [ ج َ زَ ] ( اِخ ) شیخ محمدبن محمد. او راست : طبقات القراء. و این دو کتاب است ، کبری و صغری ، اولی موسوم به «النهایة»، و دومی موسوم به «غایة النهایة» است. وی کتابهایی را که دراین باره تألیف شده بود جمعآوری میکرد و بسال 833 هَ. ق. درگذشت. از اوست : التعریف بالمولد الشریف. ومختصر آن بنام «عرف التعریف ». ( از کشف الظنون ). و رجوع به ص 85، 87، 137، 145، 204 و 242 شدالازار شود.

جزری. [ ج َ زَ ] ( اِخ ) صالح بن محمدبن عمرو، ملقب به جزرة و مکنی به ابوعلی حافظ. ( از لباب الانساب ). و رجوع به جزرة شود.

جزری. [ ج َ زَ ] ( اِخ ) عبدالکریم بن ابی مخارق. رجوع به لباب الانساب شود.

جزری. [ ج َ زَ ] ( اِخ ) علی بن ابی الکرم محمد ملقب به عزالدین و مکنی به ابن الاثیر و ابوالحسن. وی از اجله علمای شافعی در حدیث و تاریخ و ادب بود و بسال 555 هَ. ق. در جزیره ابن عمر از مضافات موصل بدنیا آمد و تحصیلات خود را نزد اکابر به پایان رساند و در عصر خویش از مشاهیر محدثان و علوم تاریخ و انساب و سیر و وقایع و ایام ( حروب ) گردید. از تألیفات اوست : 1 - اُسْدالغابة فی معرفةالصحابة. در این کتاب شرح حال هفتهزاروپانصد تن از اصحاب آمده است. 2 - تاریخ اتابکان موصل. 3 - تحفة العجائب و طرفة الغرائب. 4 - المجامع الکبیر فی علم البیان. 5 - کامل التواریخ. 6 - اللباب فی معرفةالانساب. ( از ریحانة الادب ). و رجوع به ابن اثیر شود.

جزری. [ ج َ زَ ] ( اِخ ) عمربن محمد مکنی به ابوالقاسم. او راست : شرح مشکلات کتاب «المهذب فی الفروع » تألیف امام شیخ ابواسحاق ابراهیم بن محمد شیرازی فقیه شافعی معروف متوفی 476 هَ. ق. ( از کشف الظنون ).

جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) شیخ محمدبن محمد. او راست : طبقات القراء. و این دو کتاب است ، کبری و صغری ، اولی موسوم به «النهایة»، و دومی موسوم به «غایة النهایة» است . وی کتابهایی را که دراین باره تألیف شده بود جمعآوری میکرد و بسال 833 هَ . ق . درگذشت . از اوست : التعریف بالمولد الشریف . ومختصر آن بنام «عرف التعریف ». (از کشف الظنون ). و رجوع به ص 85، 87، 137، 145، 204 و 242 شدالازار شود.


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) صالح بن محمدبن عمرو، ملقب به جزرة و مکنی به ابوعلی حافظ. (از لباب الانساب ). و رجوع به جزرة شود.


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) عبدالکریم بن ابی مخارق . رجوع به لباب الانساب شود.


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) علی بن ابی الکرم محمد ملقب به عزالدین و مکنی به ابن الاثیر و ابوالحسن . وی از اجله ٔ علمای شافعی در حدیث و تاریخ و ادب بود و بسال 555 هَ . ق . در جزیره ٔ ابن عمر از مضافات موصل بدنیا آمد و تحصیلات خود را نزد اکابر به پایان رساند و در عصر خویش از مشاهیر محدثان و علوم تاریخ و انساب و سیر و وقایع و ایام (حروب ) گردید. از تألیفات اوست : 1 - اُسْدالغابة فی معرفةالصحابة. در این کتاب شرح حال هفتهزاروپانصد تن از اصحاب آمده است . 2 - تاریخ اتابکان موصل . 3 - تحفة العجائب و طرفة الغرائب . 4 - المجامع الکبیر فی علم البیان . 5 - کامل التواریخ . 6 - اللباب فی معرفةالانساب . (از ریحانة الادب ). و رجوع به ابن اثیر شود.


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) عمربن محمد مکنی به ابوالقاسم . او راست : شرح مشکلات کتاب «المهذب فی الفروع » تألیف امام شیخ ابواسحاق ابراهیم بن محمد شیرازی فقیه شافعی معروف متوفی 476 هَ . ق . (از کشف الظنون ).


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) عمربن محمدبن احمدبن عکرمه مشهور به ابن البزری و ملقب به زین الدین و جمال الاسلام و مکنی به ابوالقاسم . وی از اکابر فقهای شافعی و مفتی جزیره ٔ ابن عمر بود. رجوع به ابن بزری در همین لغت نامه و ریحانة الادب شود.


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) مبارک بن ابی الکرم محمدبن محمد ملقب به مجدالدین و مکنی به ابوالسعادات . وی از دانشمندان تاریخ و ادب و حدیث و معروف به ابن اثیر بود. رجوع به ابن اثیر در همین لغت نامه و ریحانة الادب شود.


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) محمدبن ابراهیم بن ابی بکربن ابراهیم بن عبدالعزیز دمشقی ملقب به شمس الدین و مکنی به ابوعبداﷲ. از مورخان بود و در دمشق بسال 658 هَ . ق . بدنیا آمد و بسال 739 هَ . ق . در همانجا درگذشت . او راست : حوادث الزمان و ابنائه ، و وفیات الاکابر و الاعیان من ابنائه . و با اینکه صاحب ترجمه خود صدوق و سلیم النفس و خوشرو بود در کتاب تاریخ وی عجائب و غرائب بسیار دیده میشود. (از اعلام زرکلی ). و رجوع به معجم المطبوعات شود.


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) محمدبن محمد بجلی مکنی به ابوالمؤید و متخلص و مشهور به عنتری . شهرت وی به عنتری از آن جهت بود که در بدایت حال نزد عنترةبن عیسی یکی از اجله ٔ فقها تلمذ کرد و به احترام استاد خود را بدو منتسب ساخت . صاحب ترجمه از دانشمندان بزرگ طب و فلسفه و ادب بود و در عصر خود سرآمد اکابر قوم بشمار می رفت و در علوم فلسفی و فنون ادبی و صنایع طبی کم نظیر بود. او ابتدا در بغداد به طبابت اشتغال داشت و پس از چهل سالگی شغل طبابت را ترک گفت و از مردمان دوری گزید و در جزیره ٔ ابن عمر متوطن گردید و به تدریس طب و فلسفه همت گماشت و تألیفاتی سودمند بیادگار گذاشت . از آنجمله است : 1 - اقرابادین یا قرابادین کبیر. 2 - تذکار الفضلاء و الحکماء و نزهة الحیاة الدنیا.3 - رسالة حرکةالعالم . 4 - رسالة الشعری الیمانیة الی الشعری الشامیة. 5 - رسالة العشق الالهی و الطبیعی . 6 - رسالة الفرق مابین الدهر و الزمان و الکفر و الایمان . 7 - دیوان الاشعار. 8 - النور المجتنی من روض الندماء. و نیز سخنان و اشعار حکمت آمیز بسیار از او منقول است از جمله اشعار او در احکام طب که برخی گوینده ٔ آنرا ابن بطلان گفته اند ولی درست تر آن است که اشعار از جزری صاحب ترجمه است ، اینک چند بیتی از آن :
احفظ بنی وصیتی و اعمل بها
فالطب مجموع بنص کلامی
قدم علی طب المریض عنایة
فی حفظ قوته مع الایام
بالشبه یحفظ صحة موجودة
و الصد فیه شفاء کل سقام .
سال وفات وی بدست نیامد ولی مسلم است که در عصر سرسلسله ٔ اتابکان موصل و حلب (521 - 540 هَ . ق .) در بغداد میزیسته است . (از ریحانة الادب ).


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) محمدبن محمد شافعی قاری ملقب به شمس الدین . وی از متأخران قراء و محدثان عامه بود و در فن خود فضل و تبحر داشت . در بعضی از کتب نیز ذکر او آمده و در پاره ای از موارد بوصف «صاحب اربعین » ذکر گردیده است . او قراآت قرآن مجید را از جمع کثیری اخذ کرد و در سال 969 هَ .ق . تمام قرآن را نزد ابوعبداﷲ شمس الدین محمدبن عبدالرحمان بن علی حنفی یک بار با قراآت سبعه و بار دیگر با قراآت عشره خوانده است . بنا به نوشته ٔ بعضی سلسله ٔ مشایخ قرائت او به حضرت علی (ع ) میرسد ولی بنظر مستبعد است . سال وفاتش معلوم نشد. (از ریحانه الادب ).


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن عطاف موصلی مکنی به ابوالفضل . فقیه و محدث صالحی بود. وی در ذیقعده ٔ 464 هَ . ق . در جزیره ٔ ابن عمربدنیا آمد و در شوال 534 هَ . ق . در بغداد درگذشت . سمعانی روایت بسیار از او دارد. (از لباب الانساب ).


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) محمدبن نصراﷲبن ابی الکرم محمد ملقب به شرف الدین . از دانشمندان ادب بود، و تألیفاتی به نظم و نثر داشت . و بسال 622 هَ . ق . در سی وهفت سالگی درگذشت . (از ریحانة الادب ).


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) محمدبن یوسف بن عبداﷲبن محمود مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به شمس الدین . خطیب و فقیه شافعی است . او راست : 1 - دیوان شعر و خطب . 2 - شرح منهاج البیضاوی . 3 - شرح الفیة ابن مالک . وی بسال 637 هَ . ق . بدنیا آمد و در 711 هَ . ق . درگذشت . (از اعلام زرکلی ).


جزری . [ ج َ زَ ] (اِخ ) نصراﷲبن ابی الکرم محمد مکنی به ابوالفتوح و ملقب به ضیاءالدین . از دانشمندان تاریخ و ادب و حدیث و جز آن بود. رجوع به ابن اثیر در همین لغت نامه و ریحانة الادب شود.


جزری . [ ج َ زَ ] (ص نسبی ) نسبت است به جزیره ٔ قور.


جزری . [ ج َ زَ ] (ص نسبی ) نسبت است به جزیره یعنی بلاد موصل و سنجار و حران و الرها و رقه و رأس عین و آمِدو میافارقین و دیاربکر و آنها را بدانجهت که بین دجله و فرات قرار دارند جزیره گویند و تاریخ آنرا گرد آورده اند و جمعی از رجال بدانجا منسوبند از جمله عبدالکریم بن ابی مخارق و صالح بن محمد جزره و جمعی دیگر. (از لباب الانساب ). || این کلمه نیز نسبت است به جزیره ٔ ابن عمر که شهریست معروف در سه منزلی موصل که دجله از سه طرف بشکل هلال آنرا احاطه کرده و یک طرف دیگر نیز با ایجاد خندقی پرآب شده و به جزیره معروف شده است . (از لباب الانساب ) (از ریحانة الادب ).



کلمات دیگر: