پیوند کردن خیک را
تجویه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( تجویة ) تجویة. [ ت َج ْ ی َ ] ( ع مص ) ( از «ج وو» ) وُژَنْگ در مشک دادن. ( تاج المصادر بیهقی ). پیوند کردن خیک را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رقعه زدن خیک را. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ).
تجویة. [ ت َج ْ ی َ ] (ع مص ) (از «ج وو») وُژَنْگ در مشک دادن . (تاج المصادر بیهقی ). پیوند کردن خیک را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رقعه زدن خیک را. (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
کلمات دیگر: