( صفت اسم ) سیلیی که بپشت گردن زنند قفا پی سر .
پشت گردنی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پشت گردنی. [ پ ُ گ َ دَ ] ( اِ مرکب ) زخم با کف دست بر قفا. ضربه با دست به پشت گردن. سیلی که به پشت گردن نوازند. کاج. پی سر. قفا. صَفع. قذل. ( منتهی الارب ).
- پشت گردنی خوردن ؛ قفا خوردن.
- پشت گردنی زدن ؛ گردنی زدن. سیلی به پشت گردن زدن. صفع. قذل.
- پشت گردنی خوردن ؛ قفا خوردن.
- پشت گردنی زدن ؛ گردنی زدن. سیلی به پشت گردن زدن. صفع. قذل.
کلمات دیگر: