کلمه جو
صفحه اصلی

جزر کشیدن

فرهنگ فارسی

یا جزر و مد کشیدن بمجاز جزر یافتن

لغت نامه دهخدا

جزر کشیدن. [ ج َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) جزر ومد کشیدن. به مجاز، جزر یافتن. کم شدن :
میروم بی اختیار از خویش و می آیم به خود
جزر و مد هر نفس مانند دریامیکشم.
حاجی شریف متخلص به منشور ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: