کلمه جو
صفحه اصلی

رازداری

فارسی به انگلیسی

secrecy, confidence

secrecy


مترادف و متضاد

secrecy (اسم)
خفا، راز، اختفا، پوشیدگی، محرمانه بودن، پنهان کاری، رازداری، سری بودن، نهانکاری، راز پوشی، خفیه

فرهنگ فارسی

سر نگهداری

لغت نامه دهخدا

رازداری. ( حامص مرکب ) عمل رازدار. که رازی با خود دارد. حفظ سرّ، نگهداری. || که خود رازی دارد. || امانت داری. پنهانی. پوشیدگی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

عمل رازدار، سِرّنگه داری.

دانشنامه عمومی

رازداری {{به انگلیسی Confidentiality
قانون حریم خصوصی.
اسرار تجاری.
اطلاعات طبقه بندی شده.
پیمان نامه عدم افشا.
محرمانگی
y}}مجموعه از مقررات توافق شده یا پیمان نامه هایی است که دسترسی به بعضی اطلاعات شخصی یا تجاری را محدود می کند.
وکلای دعاوی بایستی برای دفاع از منافع موکلان خود به کلیه اظلاعات آن ها که برای دفاع لازم است دسترسی داشته باشند. از این نظر رازداری بین وکیل و موکل نه تنها از مجاری قانونی بلکه طبق عهدنامه دوطرف که امضاء شده است لازم الاجرا است. البته بعضی از حوزه های قضایی برای این رازدای استثناهایی قائل شده اند، بخصوص در مواردی که حفظ رازداری وکیل ممکنست به جرم و جنایت یا تخریب اموال عموم یا اشخاص منجر شود. در این موارد وکیل می تواند به میل خود حداقل اطلاعات را افشا نماید، هرچند در بعضی حوزه های قضایی وکیل درصورت اطلاع ملزم به افشا است.
رازداری یکی از ارکان اصلی رابطه پزشک و بیمار است. پزشکان برطبق قانون و بر اساس سوگندنامه بقراط، ملزم به حفظ اسرار مربوط به امراض بیماران خود هستند. در عین حال که دادگاه ها نمی توانند پزشکان را اجبار به ترک رازداری نمایند، در بعضی از کشورها و بعضی ایالت های آمریکا پزشکان را ملزم به افشای اطلاعات بیماران نموده اند. این موارد محدود به اطلاعاتی مانند اقدام به خودکشی، کودک آزاری، مجروحان با زخم گلوله، اطلاع رسانی بیماری های منتقل شونده از تماس جنسی به همسر بیمار و سقط جنین زیر سن قانونی به والدین است.

نقل قول ها

رازداری و پنهان کاری
• «آدمی خود بهتر از هر کس نگهبانِ رازِ خویش است.»• «مرد می تواند راز دیگران را بهتر از راز خود نگهدارد ولی زن بالعکس راز خود را خوب نگه می دارد ولی اسرار دیگران را فاش می سازد.»

پیشنهاد کاربران

قُرص بودن ( دهان )

نم پس ندادن


کلمات دیگر: