تقنی
ذی فن
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
کاردان، متخصص فنی، کارشناس فنی، اهل فن، شگردگر، ذیفن
فرهنگ فارسی
کسی که به فنهای مختلف آشنایی دارد خداوند فنها بسیار هنر .
فرهنگ معین
(فَ نّ ) [ ع . ] (ص مر. ) نک ذوفنون .
لغت نامه دهخدا
ذیفن. [ ف َ ن ن ] ( ع ص مرکب ) رجوع به ذوفن شود.
فرهنگ عمید
صاحب فن، متخصص در یک کار، کسی که در یک فن یا هنر تخصص دارد.
کلمات دیگر: