کلمه جو
صفحه اصلی

ذی نفع


برابر پارسی : سودبر

فارسی به انگلیسی

interested, beneficiary, interested party, concerned, beneficiary

فارسی به عربی

مرشح , مستفید

مترادف و متضاد

beneficiary (صفت)
ذینفع، ذیحق

interested (صفت)
علاقمند، ذینفع، ذیعلاقه

فرهنگ فارسی

در تداول فارسی بمعنی خداوند نفع .

شخص یا سازمانی که فعالانه در کار پروژه شرکت دارد یا نحوۀ اجرا یا تکمیل پروژه بر سود یا زیان او تأثیر می‌گذارد


فرهنگ معین

(نَ ) [ ع . ] (ص مر. ) نفع داشتن در کاری .

لغت نامه دهخدا

ذی نفع. [ ن َ ] ( ع ص مرکب ) در تداول فارسی بمعنی خداوند نفع: او در این امرنفع نیست. اشخاص ذینفع.

دانشنامه عمومی

ذی نفع (به انگلیسی: Stakeholder) شخص یا سازمانی است که فعالانه در یک پروژه یا فعالیت شرکت دارد یا شیوه انجام یا پایان یافتن آن پروژه و فعالیت، بر سود یا زیان او تأثیر می گذارد. در نگاهی کلی تر، ذی نفعان، موجودیت ها، گروه ها و افرادی هستند که بر سازمان اثر می گذارند یا از آن اثر می پذیرند و طیف گسترده ای را در بر می گیرند؛ از کارکنان، مشتریان، شرکای تجاری و جوامع محلی گرفته تا محیط زیست، رسانه ها، نهادهای مردمی، شهروندان و دولت. امروزه در ادبیات مدیریت، تئوری ذی نفعان صحبت از این می کند که سازمان بایستی نه فقط به سهام داران خود بلکه به همه ذی نفعان خود و انتظارات آن ها توجه کند.
کارمندان
مدیران
سهامداران
هیئت مدیره
مشتریان
عرضه کنندگان مواد اولیه
توزیع کنندکان محصولات
بستانکاران
دولت های محلی، ایالتی یا فدرال و خارجی
اتحادیه های کارگری
شرکت های رقیب
مردم
رسانه ها
سازمان های مردم نهاد و اجتماعی
معتمدین و افراد پر نفوذ جامعه محلی
نسل های آینده
محیط زیست
این گروه ها یا نهادها بر راهبرد های سازمان تأثیر می گذارند یا از آن اثر می پذیرند و عبارتند از:

ذینفع، (به انگلیسی: Beneficiary) یک شخص حقیقی یا اشخاصی که بعنوان ذینفع از سرمایه بیمه، مستمری یا غرامت بیمه توسط بیمه گذار، در زمان حیات او تعیین می شوند و بیمه گر متعهد به اجرای این ترتیب یا وصیت نامه بیمه گذار است.

ذینفع (شرکت). ذینفعان سازمان تمام افراد و گروههایی هستند که نسبت به سازمان ادعا و یا منافع خاصی دارند.

آیا این یک کلمه است؟ در این صورت بین "ذی" و "نفع" باید یک نیم‌فاصله (ذی‌نفع) کذاشته شود و نه یک فاصلۀ کامل (ذی نفع) در صورتیکه یک فاصلۀ کامل گذاشته شود و این کلمه در انتهای خط باشد، ممکن است "ذی" در پایان یک خط و "نفع" در ابتدای خط بعدی قرار گیرد. این مساله در مورد افعال مضارع هم هویدا است. مثلا برای پرهیز از "میکند" باید نوشت "می‌کند" و گرنه "می‌ کند" به همان سرنوشت مبتلا می‌گردد.


فرهنگستان زبان و ادب

{stakeholder} [مدیریت-مدیریت پروژه] شخص یا سازمانی که فعالانه در کار پروژه شرکت دارد یا نحوۀ اجرا یا تکمیل پروژه بر سود یا زیان او تأثیر می گذارد

پیشنهاد کاربران

سودبرنده. منفعت برنده

براش منفعت داره

نفع داشتن در انجام کاری

صاحب منفعت

صاحب. کسی که در کاری نفع می برد.
مثلا در مورد چک، فردی که چک به نام ایشان صادر یا ظهر نویسی شده یا چک به ایشان واگذار شده.

کسی که سود میبرد

کسی که از فعالیتی، کاری، موضوعی متأثر می شود

شخص یا اشخاصی که در پروژه یا عملی به دنبال منفعت هستند

منتفع

صاحب سود و منفعت

شخص

هرفردیا مجموعه ای که روی سازمان تاثیرگذاشته ویاازعملکردوتصمیمات سازمان تحت تاثیرقرارگیرد، ذی نفع می باشد.

ذی نفع ( Beneficiary )
:[اصطلاح بیمه]شخصی یا اشخاصی که بنا به درخواست بیمه گذار نام آنها در بیمه نامه به عنوان ذی نفع درج گردیده است. بسته به نوع بیمه نامه خسارت و یا مستمری به ذی نفع پرداخت می شود.


ذی نفع = فرد یا گروهی که در سودو زیان یک فعالیت مشخص پ واحد شریکند

مثال : سهامداران یک نماد واحد در بورس ( مثلا فولاد مبارکه ) ذی نفع محسوب میشوند چون با افزایش نرخ سهام ( سود می برند ) و با کاهش ارزش سهام ( زیان میبینند ) ، بنابراین سهامداران این شرکت ذی نفع شرکت محسوب میشوند

نفع بردن از انجام کاری

کسی که در کاری سود میبرد.
یا آن شخص جز یا قسمتی از چیزی باشد

به نفع کسی بودن

ذینفع بیمه = beneficiary


کلمات دیگر: