کلمه جو
صفحه اصلی

رابطه داشتن

فارسی به انگلیسی

belong, communicate, relate, tie, traffic

فارسی به عربی

راسل

مترادف و متضاد

correspond (فعل)
مکاتبه کردن، مطابق بودن، برابر بودن، بهم مربوط بودن، مانند یا مشابه بودن، رابطه داشتن

liaise (فعل)
رابطه داشتن، ارتباط پیدا کردن، بستگی داشتن، رابط نظامی بودن


کلمات دیگر: