کلمه جو
صفحه اصلی

راه حل


مترادف راه حل : الگوریتم، پاسخ، جواب

برابر پارسی : راهکار، راه چاره، گره زدایی، گره گشایی

فارسی به انگلیسی

remedy, solution, antidote, key, recourse, resource

solution


antidote, key, recourse, remedy, resource, solution


فارسی به عربی

حل , خارج

مترادف و متضاد

out (اسم)
راه حل

solution (اسم)
تسویه، محلول، حل، راه حل، چاره سازی، شولش

الگوریتم، پاسخ، جواب


دانشنامه عمومی

راه حل (فیلم). راه حل فیلمی کوتاه به کارگردانی و نویسندگی عباس کیارستمی است که در سال ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۶ خورشیدی) منتشر شد.
فیلم شناسی عباس کیارستمی
مردی در کنار جاده به انتظار کمک برای رفع پنچری چرخ ماشینش ایستاده است. اما هیچ ماشینی نمی ایستد و هیچ کس توجهی نمی کند.

فرهنگ فارسی ساره

راهکار، راه چاره


پیشنهاد کاربران

ره گشود به چم گشودن راهی برای حل مسائل
هم اکنون نیز از واژه راه گشا به همین تعبیر استفاده می شود.
شاید بتوان از واژه گشایه نیز برای کلید پاسخ پرسش ها یا حتی خود کلید استفاده کرد.

Suggedtion

گذرگاه


کلمات دیگر: