کلمه جو
صفحه اصلی

راست دست

فارسی به انگلیسی

right-handed

مترادف و متضاد

right-handed (صفت)
در سمت راست، راست دست

فرهنگ فارسی

که دست دور از انحنا و کجی دارد . اسب راست دست .

لغت نامه دهخدا

راست دست. [ دَ ] ( ص مرکب ) که دست دور از انحنا و کجی دارد، آنکه دست راست و مستقیم دارد بی کجی و اعوجاج.
- اسب راست دست ؛ اسبی که دست و پایش حالت استقامت و راستی دارد بی کجی و خمیدگی :
سخت پای و ضخم ران و راست دست و گرد سم
تیزگوش و پهن پشت و نرم چرم و خردموی.
منوچهری.
|| مقابل چپ دست.


کلمات دیگر: