کلمه جو
صفحه اصلی

پا افتادن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - میسر شدن دست دادن : اگر پا بیفتد . ۲ - اتفاق خوب یا بدی پیش آمدن : پای بدی برایم افتاد .

فرهنگ معین

(اُ دَ ) (مص ل . ) ۱ - میسر شدن ، دست دادن . ۲ - اتفاق خوب یا بدی پیش افتادن .

دانشنامه عمومی

شرایط و فرصت فراهم گشتن



کلمات دیگر: