کلمه جو
صفحه اصلی

سائقه

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث سایق سوق دهنده راننده محرک جمع سایقات .

مونث سائق، سوق دهنده
( اسم ) مونث سایق سوق دهنده راننده محرک جمع سایقات .

لغت نامه دهخدا

( سائقة ) سائقة. [ ءِ ق َ ] ( ع ص ) تأنیث سائق. رجوع به سائق شود.

سائقة. [ ءِ ق َ ] (ع ص ) تأنیث سائق . رجوع به سائق شود.


سایقة. [ ی ِ ق َ ] (ع ص ) مؤنث سایق . رجوع به سائق و سائقة شود.


( سایقة ) سایقة. [ ی ِ ق َ ] ( ع ص ) مؤنث سایق. رجوع به سائق و سائقة شود.

فرهنگ عمید

= سایق

سایق#NAME?


پیشنهاد کاربران

محرک، انگیزه

رانه


کلمات دیگر: