منسوب به یائ حرف آخر حروف هجائ
یائی
فرهنگ فارسی
یائی بیمار و ناخوش و ناچاق
لغت نامه دهخدا
( یآئی ) یآئی. [ ی َ آ ی ِءْ ] ( ع اِ )ج ِ یؤیؤ. ( اقرب الموارد ). و رجوع به یؤیؤ شود.
یائی. [ ئی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به یاء حرف آخر حروف هجاء.
- اجوف یائی یا معتل یائی ؛ مقابل اجوف واوی. فعلی که عین الفعل آن یاء باشد.
- ناقص یائی ؛ فعلی که لام الفعل آن یاء بود چون رمی [ رَ م َ ی َ ]. مقابل ناقص واوی.
|| جهانگیری به استناد بیت زیر از منوچهری :
گرچه به هوا برشد چون مرغ همیدون
ورچه به زمین درشد چون مردم یائی.
یائی. [ ئی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به یاء حرف آخر حروف هجاء.
- اجوف یائی یا معتل یائی ؛ مقابل اجوف واوی. فعلی که عین الفعل آن یاء باشد.
- ناقص یائی ؛ فعلی که لام الفعل آن یاء بود چون رمی [ رَ م َ ی َ ]. مقابل ناقص واوی.
|| جهانگیری به استناد بیت زیر از منوچهری :
گرچه به هوا برشد چون مرغ همیدون
ورچه به زمین درشد چون مردم یائی.
منوچهری.
یائی را به معنی بیمار آورده است. یائی . [ ئی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به یاء حرف آخر حروف هجاء.
- اجوف یائی یا معتل یائی ؛ مقابل اجوف واوی . فعلی که عین الفعل آن یاء باشد.
- ناقص یائی ؛ فعلی که لام الفعل آن یاء بود چون رمی [ رَ م َ ی َ ] . مقابل ناقص واوی .
|| جهانگیری به استناد بیت زیر از منوچهری :
گرچه به هوا برشد چون مرغ همیدون
ورچه به زمین درشد چون مردم یائی .
یائی را به معنی بیمار آورده است .
- اجوف یائی یا معتل یائی ؛ مقابل اجوف واوی . فعلی که عین الفعل آن یاء باشد.
- ناقص یائی ؛ فعلی که لام الفعل آن یاء بود چون رمی [ رَ م َ ی َ ] . مقابل ناقص واوی .
|| جهانگیری به استناد بیت زیر از منوچهری :
گرچه به هوا برشد چون مرغ همیدون
ورچه به زمین درشد چون مردم یائی .
منوچهری .
یائی را به معنی بیمار آورده است .
یایی. ( ص نسبی ) یائی. بیمار و ناخوش و ناچاق. ( برهان ) .
کلمات دیگر: