( مصدر )۱-پیرو شدن. ۲- بنده و فرمانبردار گشتن .
تابع شدن
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( ~. شُ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) ۱ - پیرو شدن . ۲ - بنده و فرمانبردار گشتن .
لغت نامه دهخدا
تابع شدن. [ ب ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) پیرو شدن. بنده و فرمانبردار گشتن. دنبال رونده شدن :
مشو تابع نفس شهوت پرست
که هرساعتش قبله دیگر است.
مشو تابع نفس شهوت پرست
که هرساعتش قبله دیگر است.
سعدی ( بوستان ).
کلمات دیگر: