کلمه جو
صفحه اصلی

صائم


مترادف صایم : روزه دار، روزه گیر، صائم

متضاد صایم : روزه خور

فارسی به انگلیسی

faster or fasting

fasting, who has observed the fast


فرهنگ اسم ها

اسم: صائم (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: saem) (فارسی: صائم) (انگلیسی: saem)
معنی: روزه گیر، روزه دار

مترادف و متضاد

روزهدار، روزهگیر، صائم ≠ روزهخور


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آنکه روزه گیرد روزه دار روزه گیر جمع صایمین . ۲ - یکی از امعائ که پس از اثنا عشر قرار دارد و بدان پیوسته است معائ صایم .

روزه گیر، روزه دار، صائم الدهر: کسی که تمام روزهای سال راروزه بگیرد
( اسم ) ۱ - آنکه روزه گیرد روزه دار روزه گیر جمع صایمین . ۲ - یکی از امعائ که پس از اثنا عشر قرار دارد و بدان پیوسته است معائ صایم .

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . صائم ] (اِفا. ) روزه دار.

لغت نامه دهخدا

صائم. [ ءِ ] ( ع ص ، اِ ) نعت فاعلی از صوم. روزه دار. || هر بازدارنده ای خود را از طعام و کلام و سیر و نکاح و جز آن. ( منتهی الارب ). || ایستاده و برپای. ج ، صوام ، صیام ، صُوّم ، صیم ، صیّم ، صیامی. || نام روده دوم از جمله شش روده شکم. ( غیاث اللغات ). نام یکی از امعاء که از پس اثناعشر است و آن را صائم نامند چون طعام در آن ثابت نماند. معاء صائم ؛ یعنی روده روزه دار و این صائم به اثناعشر پیوسته است و صائم از بهر آن گویند که همیشه تهی باشد از ثفل و هیچ اندر وی قرار نگیرد، از بهر دو کار، یکی آنکه رگهای ماساریقا که به اثناعشر و دیگر روده ها پیوسته است بیشتر بدو متصل است ، و آنچه غذا راشاید از وی میکشد و به جگر میبرد و دیگر آنکه منفذ زهره که صفرا از وی به روده فرودآید و روده را از ثفل بشوید و آن را دفع کند اندر این روده گشاده است و نخست بدو رسد و چون بدو رسد صفراء خالص و تیزتر باشدو او را زودتر شوید، بدین دو سبب همیشه این روده ازثفل خالی باشد و اندر حال بیماری تنگ تر گردد و فراهم تر آید. و خاصیت روده صائم آن است که همیشه تهی باشد و هیچ اندر وی درنگ نکند. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
- صائم الدهر ؛ کسی که همیشه روزه دارد :
خورنده که خیرش برآید زدست
به از صائم الدهر دنیاپرست.
سعدی ( بوستان ).
- صائم النهار و قائم اللیل ؛ کسی که روز روزه دارد و شب به عبادت بسر برد.

صایم. [ ی ِ ] ( ع ص ) رجوع به صائم شود.

فرهنگ عمید

روزه گیر، روزه دار.

جدول کلمات

روزه دار

پیشنهاد کاربران

روزه گیر و روزه دار
جمع مکسر:صائمون و صائمین


کلمات دیگر: