کلمه جو
صفحه اصلی

وا پژوهیدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) تفتیش کردن
دوباره تفحص و تفتیش کردن . کاویدن .

لغت نامه دهخدا

واپژوهیدن. [ پ َ / پ ِ دَ ] ( مص مرکب ) دوباره تفحص و تفتیش کردن. باز تحقیق نمودن و بازجستن. ( ناظم الاطباء ). کاویدن. بحث. ( تاج المصادر بیهقی ). تنقیر. ( مجمل اللغة ). تفتیش. ( دهار ) ( مصادر زوزنی ). تفحص. ( دهار ) ( مجمل اللغة ). ادامه.( منتهی الارب ). فحص ؛ نیک واپژوهیدن. ( مجمل اللغة ) ( تاج المصادر بیهقی ). افتحاص. ( مجمل اللغه ) ( مصادر زوزنی ). جَس ؛ واپژوهیدن خبر. فر؛ واپژوهیدن از چیزی. ( تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به «وا» و پژوهیدن شود.


کلمات دیگر: