کلمه جو
صفحه اصلی

طابران

فرهنگ فارسی

۱ - یکی از دو بخش شهر طوس در قدیم وبخش دیگر نوقان نام داشت . قریه ( باژ ) مولد فردوسی در همین طابران بود ۲ - طوس .
یا طبران یکی از دو شهر باستانی طوس

لغت نامه دهخدا

طابران. [ ب َ ] ( اِخ ) طبران. یکی از دو شهر باستانی طوس. طابران و نوقان ، که مجموعاً طوس نامیده میشدند. ( مراصد الاطلاع نقل به معنی ). || یاقوت در معجم البلدان به نقل از بلاد ری گوید: خراسان چهار قسمت بوده ، ربع اول ایرانشهر که عبارت بود از نیشابور، قهستان ، طبسان ، هرات ، بوشنج ، بادغیس و طوس که نام آن طابران است. ( معجم البلدان ). و این شهر مولد شاعر شهیر فردوسی طوسی علیه الرحمه است از قریه باژ. رجوع به چهار مقاله چ قزوینی چ بریل ص 47 شود : و چون نتواند بر آن راه رفتن اگر براه هرات و سرخس رود ممکن باشد او را گرفتن. پس بر این عزم سوی طابران طوس رفت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 616 ). و سبج ( شبه ) نیکومعدنش در طابران طوس است. ( الجماهر بیرونی ص 199 ).

طابران. [ ب َ ] ( اِخ ) یکی از نقاط قلمرو ابوخزیمه بوده است. ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ).

طابران . [ ب َ ] (اِخ ) طبران . یکی از دو شهر باستانی طوس . طابران و نوقان ، که مجموعاً طوس نامیده میشدند. (مراصد الاطلاع نقل به معنی ). || یاقوت در معجم البلدان به نقل از بلاد ری گوید: خراسان چهار قسمت بوده ، ربع اول ایرانشهر که عبارت بود از نیشابور، قهستان ، طبسان ، هرات ، بوشنج ، بادغیس و طوس که نام آن طابران است . (معجم البلدان ). و این شهر مولد شاعر شهیر فردوسی طوسی علیه الرحمه است از قریه ٔ باژ. رجوع به چهار مقاله چ قزوینی چ بریل ص 47 شود : و چون نتواند بر آن راه رفتن اگر براه هرات و سرخس رود ممکن باشد او را گرفتن . پس بر این عزم سوی طابران طوس رفت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 616). و سبج (شبه ) نیکومعدنش در طابران طوس است . (الجماهر بیرونی ص 199).


طابران . [ ب َ ] (اِخ ) یکی از نقاط قلمرو ابوخزیمه بوده است . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو).



کلمات دیگر: