کلمه جو
صفحه اصلی

پابه پا

فرهنگ معین

(بِ ) (ق مر. ) ۱ - قدم به قدم . ۲ - برابر، همراه .

فرهنگ عمید

۱. قدم به قدم.
۲. [مجاز] برابر.
۳. [مجاز] همراه.
* پابه پا بردن: (مصدر متعدی ) دست کسی را گرفتن و او را با خود راه بردن.
* پابه پا کردن: (مصدر لازم ) [عامیانه]
۱. این پا و آن پا کردن.
۲. [مجاز] مسامحه کردن.
۳. [مجاز] مردد بودن، درنگ کردن در کاری یا رفتن به طرفی.
۴. (مصدر متعدی ) (حسابداری ) قرض و طلب خود را با دیگری برابر ساختن و طلب او را بابت طلب خود قبول کردن، تهاتر.

۱. قدم‌به‌قدم.
۲. [مجاز] برابر.
۳. [مجاز] همراه.
⟨ پابه‌پا بردن: (مصدر متعدی) دست کسی را گرفتن و او را با خود راه بردن.
⟨ پابه‌پا کردن: (مصدر لازم) [عامیانه]
۱. این‌پا و آن‌پا کردن.
۲. [مجاز] مسامحه کردن.
۳. [مجاز] مردد بودن؛ درنگ کردن در کاری یا رفتن به طرفی.
۴. (مصدر متعدی) (حسابداری) قرض و طلب خود را با دیگری برابر ساختن و طلب او را بابت طلب خود قبول کردن؛ تهاتر.


گویش مازنی

/paa be paa/ جوراب یا کفش را لنگه به لنگه پوشیدن


کلمات دیگر: