کلمه جو
صفحه اصلی

یابری

فرهنگ فارسی

منسوب به یابره

لغت نامه دهخدا

یابری. [ ب ُ ری ی ] ( ص نسبی ) منسوب به یابرة. رجوع به یابرة شود.

یابری. [ ب ُ ری ی ] ( اِخ ) ابومحمد یابری اندلسی شاعر و محدث است. رجوع به ابن عبدون شود.

یابری . [ ب ُ ری ی ] (اِخ ) ابومحمد یابری اندلسی شاعر و محدث است . رجوع به ابن عبدون شود.


یابری . [ ب ُ ری ی ] (ص نسبی ) منسوب به یابرة. رجوع به یابرة شود.



کلمات دیگر: