کلمه جو
صفحه اصلی

قائله

فرهنگ فارسی

خواب نیم روز خواب میان روزی

لغت نامه دهخدا

( قائلة ) قائلة. [ ءِ ل َ ] ( ع ص ) مؤنث قائل. || ( اِ ) نیم روز. نصف النهار. ظهیرة. || خواب نیم روز. خواب میان روزی. قیلوله. خفتن نیم روز. ( منتهی الارب ). مقیل.

قائلة. [ ءِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث قائل . || (اِ) نیم روز. نصف النهار. ظهیرة. || خواب نیم روز. خواب میان روزی . قیلوله . خفتن نیم روز. (منتهی الارب ). مقیل .


پیشنهاد کاربران

بعضی ها ان را به اشتباه به معنی آشوب می گیرند در صورتی که غائله به معنای آشوب، بلوا، شورش، فتنه و اغتشاش است.
برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد عبارت زیر برای پرهیز از استفاده از قائله به معنی آشوب پیشنهاد می شود.
غائله بهتر است مغلوب شود تا غالب ( غائله معنی آشوب می دهد و برگیرنده کار نادرستی است )


کلمات دیگر: