کلمه جو
صفحه اصلی

کابان

فرهنگ فارسی

کرسی کانتن اریژ از ناحیه فوا واقع در ساحل اریژ

لغت نامه دهخدا

کابان. ( اِخ ) ( له... )کرسی کانتن اَرِیِژ، از ناحیت فوا، واقع در ساحل اَرِیِژ. سکنه 362 تن. دارای کارخانه های ذوب آهن است.

پیشنهاد کاربران

اسم من کابان میباشد به معنی هنرمند

کدبانو

کابان ( Kaban ) در زبان روسی به معنی گراز است که از زبان ترکی وارد این زبان شده است

در زبان ترکی به گراز، قابان ( Qaban ) می گویند

خوش نام

کابان شهری باستانی در ناحیه گابه اصفهان زمان اشکانیان
شهر گابه در محلی فعلی اسپاهان قرار داشته
( جغرافیای سیاسی کیهان ص 413 ) . و رجوع به ص 215 همان کتاب شود. و رجوع به گابیان و گابی ین و گابس شود.
منبع نقشه بطلمیوس

کابان در زبان کردی به مفهوم کد بانو میباشد

کابانو در گویش روستای اسپی داران ساوجبلاغ در استان البرز به معنی کدبانو می باشد

واژگان آریایی در زبان فارسی کنونی ( پهلوی اشکانی ) و زبان کردی و لری ( پهلوی ساسانی ) یکسان بر زبان رانده نمیشوند
گاهی صداها � ب � در یک واژه مانند� زبان � ، جای خود را به � و � یا به � م � میدهد و در زبانهای پهلوی ساسانی : زبان لری � زوان � و در زبان کردی � زمان � گفته میشود که اینان همگی خود نیز با واژه � سه من � در زبان یونانی همریشه است ! ـــ و یا گاهی جای صداهایی چون � ژ � ز � یا � ش � یا � ج � یا � گ � � ق � و � گ � با هم جابجا میشوندـــ یک واژه در زبانهای ایرانی بدین گویشهای زیبا درمیایند: کج ، کژ ـــ زنگ ، ژنگ ـــ دراز ، درژ ـــ واژه ، وشه ـ
واژه � کابان � میتواند در زبان فارسی � کاوان � باشد که به معنی � بزرگ، پادشاه � ، کاویانی و یا � کاونده � و � در حال کاویدن � میباشد

کابان در زبان کوردی برای زنان به کارمیرود
زنی که اشپزی میکند وکارهای خانه را انجام میدهد
کدبانو


کلمات دیگر: