اصلي , عمده , مهاد , بزرگ , متخصص شدن
رئیسی
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
دهی است در هشت فرسنگی شمال لار .
لغت نامه دهخدا
رئیسی. [ رَ ] ( ص نسبی ) منسوب به رئیس. مهم از هر چیز. قسمت بزرگ هر چیز. || ( حامص ) ریاست. رجوع به رئیس و ریاست شود.
رئیسی. [ رَ ] ( اِخ ) دهی است در هشت فرسنگی شمال لار. ( از فارسنامه ناصری ).
رئیسی. [ رَ ] ( اِخ ) دهی است در هشت فرسنگی شمال لار. ( از فارسنامه ناصری ).
رئیسی . [ رَ ] (اِخ ) دهی است در هشت فرسنگی شمال لار. (از فارسنامه ٔ ناصری ).
رئیسی . [ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به رئیس . مهم از هر چیز. قسمت بزرگ هر چیز. || (حامص ) ریاست . رجوع به رئیس و ریاست شود.
دانشنامه عمومی
رئیسی می تواند به موارد زیر اشاره کند:
wiki: بخش میان جلگه شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان عشق آباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۰۱ نفر (۲۲۲خانوار) بوده است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان عشق آباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۰۱ نفر (۲۲۲خانوار) بوده است.
wiki: رئیسی (نیشابور)
پیشنهاد کاربران
کسی که رئیس میباشد
رئیسی = رئیس هستی، معرف اسم
طایفه میلاسی ایل بختیاروند ( بهداروند )
ساکن منج لردگان - اردل - شهرکرد - مسجدسلیمان - باغملک
ساکن منج لردگان - اردل - شهرکرد - مسجدسلیمان - باغملک
کلمات دیگر: