کلمه جو
صفحه اصلی

اسبک

فرهنگ فارسی

بازویی خمیده و لولاداری که با حرکت میل‌بادامک به‌صورت الاکلنگی به حرکت درمی‌آید و سوپاپ‌ها را باز و بسته می‌کند


( اسم ) پره و دندان. کلید .
شهرکی بشمال شرقی طبس

فرهنگ معین

(اَ بَ ) (اِ. ) پره و دندانة کلید.

لغت نامه دهخدا

اسبک . [ اَ ب َ ] (اِ) پَره . دندانه (در کلید).


اسبک . [ اَ ب َ ] (اِخ ) شهرکی بشمال شرقی طبس .


اسبک. [ اَ ب َ ] ( اِ ) پَره. دندانه ( در کلید ).

اسبک. [ اَ ب َ ] ( اِخ ) شهرکی بشمال شرقی طبس.

فرهنگ عمید

آبشار#NAME?


= آبشار

دانشنامه عمومی

اسبک (جانور). اسبک (جانور) (نام علمی: Hippidion) نام یک سرده از تیره اسبیان است.

فرهنگستان زبان و ادب

{rocker arm, valve rocker,valve rocker arm, rocker} [قطعات و مجموعه های خودرو] بازویی خمیده و لولاداری که با حرکت میل بادامک به صورت الاکلنگی به حرکت درمی آید و سوپاپ ها را باز و بسته می کند
[زیست شناسی] ← اَسبک مغز

گویش مازنی

سفیدک،به لکه ی سفید داخل قرنیه چشم و یا روی ناخن گفته می ...


۱ماهی سوف ۲به افراد سفید پوست نیز اطلاق می شود


/esbek/ سفیدک، به لکه ی سفید داخل قرنیه چشم و یا روی ناخن گفته می شود - در ادبیات عامیانه آمده است: اگر خوانی بوی محتاج شب شوم سه شنبه سر بتاش چارشنبه ناخون(اگر می خواهی محتاج شام شب شوی سه شنبه سرت را بتراش و چهارشنبه ناخنت را بگیر)براساس باورهای عامیانه گرفتن ناخن و تراشیدن سر در روزهای سه شنبه و چهارشنبه نحس استبه ویژه گرفتن ناخن در روز شنبه موجب سفیدک زدن آن شود ۳لکه ی سفید کوچک & ماهی سوف - به افراد سفید پوست نیز اطلاق می شود

پیشنهاد کاربران

انگشتی. . . . .


کلمات دیگر: