تری و نمناکی ٠ تری ٠ یا بقی. مودت ٠ گویند طویت فلانا علی بلالته یعنی تحمل او را کردم با وجود بدی و عیبی که در او بود یا با او مدارا کردم در حالی که بقیه ای از مودت و دوستی در وی بود .
بلاله
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( بلالة ) بلالة. [ ب َ ل َ ] ( ع مص ) مبتلی شدن به چیزی و درآویختن بدان. ( از منتهی الارب ). آزموده شدن به چیزی و درآویخته شدن به آن. ( ازذیل اقرب الموارد از لسان ). بَلل. بُلول. و رجوع به بلل و بلول شود. || یافتن و دانستن : ما بللت به ؛ نیافتم و ندانستم آن را. ( از منتهی الارب ).
بلالة. [ ب َ ل َ ] ( ع اِ ) بقیه مودت. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). بُلالة. بُلّة. رجوع به بلالة و بلة شود.
بلالة. [ ب ُ ل َ ] ( ع اِ ) تری. نمناکی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). تری. ( دهار ). || بقیه مودت. ( منتهی الارب ): طویت فلانا علی بلالته ؛ تحمل او را کردم با وجود بدی و عیبی که در او بود، یا با او مدارا کردم در حالی که بقیه ای از مودت و دوستی در وی بود. بَلالة. بُلّة. رجوع به بُلة شود.
بلالة. [ ب َ ل َ ] ( ع اِ ) بقیه مودت. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). بُلالة. بُلّة. رجوع به بلالة و بلة شود.
بلالة. [ ب ُ ل َ ] ( ع اِ ) تری. نمناکی. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). تری. ( دهار ). || بقیه مودت. ( منتهی الارب ): طویت فلانا علی بلالته ؛ تحمل او را کردم با وجود بدی و عیبی که در او بود، یا با او مدارا کردم در حالی که بقیه ای از مودت و دوستی در وی بود. بَلالة. بُلّة. رجوع به بُلة شود.
بلالة. [ ب َ ل َ ] (ع اِ) بقیه ٔ مودت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بُلالة. بُلّة. رجوع به بلالة و بلة شود.
بلالة. [ ب َ ل َ ] (ع مص ) مبتلی شدن به چیزی و درآویختن بدان . (از منتهی الارب ). آزموده شدن به چیزی و درآویخته شدن به آن . (ازذیل اقرب الموارد از لسان ). بَلل . بُلول . و رجوع به بلل و بلول شود. || یافتن و دانستن : ما بللت به ؛ نیافتم و ندانستم آن را. (از منتهی الارب ).
بلالة. [ ب ُ ل َ ] (ع اِ) تری . نمناکی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تری . (دهار). || بقیه ٔ مودت . (منتهی الارب ): طویت فلانا علی بلالته ؛ تحمل او را کردم با وجود بدی و عیبی که در او بود، یا با او مدارا کردم در حالی که بقیه ای از مودت و دوستی در وی بود. بَلالة. بُلّة. رجوع به بُلة شود.
دانشنامه عمومی
بلاله (به عربی: البلالة) یک شهرداری در الجزایر است که در استان ام البواقی واقع شده است.
فهرست شهرهای الجزایر
فهرست شهرهای الجزایر
wiki: بلاله
کلمات دیگر: