کاری که ناتمام گذاشته شده باشد .
بلانه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بلانه. [ ب َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) کاری که ناتمام گذاشته شده باشد. ( ناظم الاطباء ).
بلانة. [ ب َل ْ لا ن َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث بلاّن . (اقرب الموارد). زن حمامی . (ناظم الاطباء). رجوع به بلان شود.
کلمات دیگر: