مترادف اهدا : پیشکش، تقدیم، نثار، وقف، هدیه
برابر پارسی : پیشکش، ارمغان، پیش کش
bestowal, conferment, contribution, dedication, donation, endowment, Grant, presentation
فروکش کردن , کاستن , تخفيف دادن , رفع نمودن , کم شدن , اب گرفتن از(فلز) , خيساندن (چرم) , غصب يا تصرف عدواني , بزورتصرف کردن , کاهش , تنزل , فرونشستن , فرو نشاندن , ارام کردن , نرم کردن , تسکين دادن , خواباندن , فرونشاندن
(تلفظ: ehdā) (عربی) دادن یا فرستادن چیزی به کسی به عنوان تحفه ، هدیه دادن.
پیشکش، تقدیم، نثار، وقف، هدیه