کلمه جو
صفحه اصلی

مه رخ

فرهنگ اسم ها

(تلفظ: mah rox) ماه رخ ، آن که دارای رخساری چون ماه است ؛ (به مجاز) زیبا ، خوبرو .


اسم: مه رخ (دختر) (فارسی) (کهکشانی) (تلفظ: mah rokh) (فارسی: مَه‌رخ) (انگلیسی: mah rokh)
معنی: ماهرو، زیبارو، ماهرخ، آن که دارای رخساری چون ماه است، ( به مجاز ) زیبا، خوبرو

فرهنگ فارسی

ماه چهر. یا شکار ماهرخ . عده ای آهسته و مخفیانه خود را بشکار- که در حال خفتن است - میرسانند و آنرا صید میکنند . این نوع شکار را دزد کشی هم مینامند .

لغت نامه دهخدا

مه رخ. [ م َه ْ رُ ] ( ص مرکب ) ماه رخ. که دارای رخساری چون ماه است. || مجازاً، زیبا. خوب روی :
از مه رخ من شدی خبرپرس
ها مه رخ مهربانم این است.
نظامی.
ساقی چو یار مه رخ واز اهل راز بود
حافظ بخورد باده و شیخ و فقیه هم.
حافظ.


کلمات دیگر: