گلناری
فارسی به انگلیسی
فرهنگ اسم ها
اسم: گلناری (دختر) (فارسی) (طبیعت، گل) (تلفظ: gol nāri) (فارسی: گلناري) (انگلیسی: gol nari)
معنی: منسوب به گلنار، به رنگ گلنار، سرخ
معنی: منسوب به گلنار، به رنگ گلنار، سرخ
(تلفظ: gol nāri) منسوب به گلنار ، به رنگ گلنار ، سرخ .
فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به گلنار ۱ - رنگ گل انار عنابی رنگ . ۲ - ( اسم ) قسمی یاقوت که رنگش بگل انار شبیه است .
جلناری . قسمی از یاقوت دون ارجوانی و فوق لحمی .
جلناری . قسمی از یاقوت دون ارجوانی و فوق لحمی .
فرهنگ معین
( ~ . ) ۱ - (ص . ) هرآنچه به رنگ گلنار بود. ۲ - (اِمر. ) نوعی یاقوت ک ه رنگش مانند گل انار می باشد.
لغت نامه دهخدا
گلناری . [ گ ُ ](ص نسبی ) جلناری . قسمی از یاقوت ، دون ارجوانی و فوق لحمی . رجوع به کتاب الجماهر بیرونی ص 33 و 50 شود.
گلناری. [ گ ُ ] ( ص نسبی ) هرآنچه برنگ گلناربود. عنابی رنگ. ( ناظم الاطباء ). سرخ رنگ :
حجله و بزمه ای بزرکاری
حجله عودی و بزمه گلناری.
که از شراب حریفان سفله گلناری.
گلناری. [ گ ُ ]( ص نسبی ) جلناری. قسمی از یاقوت ، دون ارجوانی و فوق لحمی. رجوع به کتاب الجماهر بیرونی ص 33 و 50 شود.
حجله و بزمه ای بزرکاری
حجله عودی و بزمه گلناری.
نظامی.
مرا ز نان جو خویش چهره کاهی به که از شراب حریفان سفله گلناری.
امیدی رازی.
گلناری. [ گ ُ ]( ص نسبی ) جلناری. قسمی از یاقوت ، دون ارجوانی و فوق لحمی. رجوع به کتاب الجماهر بیرونی ص 33 و 50 شود.
گلناری . [ گ ُ ] (ص نسبی ) هرآنچه برنگ گلناربود. عنابی رنگ . (ناظم الاطباء). سرخ رنگ :
حجله و بزمه ای بزرکاری
حجله عودی و بزمه گلناری .
مرا ز نان جو خویش چهره کاهی به
که از شراب حریفان سفله گلناری .
حجله و بزمه ای بزرکاری
حجله عودی و بزمه گلناری .
نظامی .
مرا ز نان جو خویش چهره کاهی به
که از شراب حریفان سفله گلناری .
امیدی رازی .
کلمات دیگر: