کلمه جو
صفحه اصلی

ارحام


مترادف ارحام : اقوام، خویشان، فامیل، منسوبان، وابستگان، زهدان ها

برابر پارسی : خویشاوندان، بستگان

فرهنگ اسم ها

اسم: ارحام (پسر) (عربی) (تلفظ: arhām) (فارسی: اَرحام) (انگلیسی: arham)
معنی: بستگان، اقوام، نزدیکان، ( جمع رحم )، خویشان، کسان، منسوبان به ویژه منسوبان نَسَبی، [این واژه اگر «ارحام»/erham/ تلفظ شود به معنی مهربانی کردن، مهر ورزیدن، بخشایش آوردن است]

(تلفظ: arhām) (عربی) (جمع رحم) ، خویشان ، کسان ، بستگان ، منسوبان به ویژه منسوبان نَسَبی؛ ]این واژه اگر ' ِارحام ' /erham/ تلفظ شود به معنی مهربانی کردن، مهر ورزیدن، بخشایش‌‌آوردن است ) .


مترادف و متضاد

۱. اقوام، خویشان، فامیل، منسوبان، وابستگان
۲. زهدانها


فرهنگ فارسی

خویشی ها، خویشاوندی ها، خویشان، زهدان ها، جمع رحم
( مصدر ) مهربانی کردن مهر ورزیدن بخشایش آوردن .

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - جِ رَحِم ، زهدان ها. ۲ - خویشان ، اعضاء خانواده .
( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) مهربانی کردن ، بخشایش آوردن .

( اَ ) [ ع . ] (اِ.) 1 - جِ رَحِم ؛ زهدان ها. 2 - خویشان ، اعضاء خانواده .


( اِ ) [ ع . ] (مص م .) مهربانی کردن ، بخشایش آوردن .


لغت نامه دهخدا

ارحام. [ اَ ] ( ع اِ )ج ِ رحِم و رِحم. زهدان ها. ( غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ): اﷲ یعلم ما تحمل ُ کل انثی و ما تغیض الارحام و ماتزداد و کل شی عنده بمقدار. ( قرآن 8/13 )؛ خدا میداند آنچه برمیدارد هر زنی و آنچه بکاهد رحمها ( زهدان ها ) و آنچه زیاد سازد و هر چیزی نزد او به اندازه ایست. ( تفسیر ابوالفتوح رازی چ 1 ج 3 ص 171 ). || خویشان : لن تنفعکم ارحامکم و لا اولادکم یوم القیامةیفصل بینکم واﷲ بما تعملون بصیر. ( قرآن 3/60 )؛ هرگزسود ندهد شما را رحمهای ( خویشان ) شما و نه فرزندان شما در روز قیامت جدا می کند میانه شما و خدا بآنچه میکنید بیناست. ( تفسیر ابوالفتوح رازی چ 1 ج 5 ص 298 ). || اولوالأرحام ؛ خویشان. خویشاوندان.

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) = رَحِم
۲. نزدیکان نَسَبی، بستگان.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَرْحَامُ: رحِمها
معنی أَرْحَامَکُمْ: رحمهایتان-رابطه خویشاوندیتان (رحم در اصل به معنای محل نشو و نمای جنین در شکم مادران میباشد بعدها در معنای قرابت و خویشاوندی استعمال شد ، چون خویشاوندان همه در اینکه از یک رحم خارج شدهاند مشترکند پس کلمه رحم به معنای نزدیک و ارحام به معنای نزدیکان ان...
ریشه کلمه:
رحم (۵۶۳ بار)

پیشنهاد کاربران

جمع رحم یعنی خوشاوند. قرابت یا خویشاوندی رابطه دو انسان است که از ولایت به هم رسیده باشند.


کلمات دیگر: