مهرپرور. [م ِ پ َرْ وَ ] ( نف مرکب ) پرورنده دوستی. که در محبت و وداد کوشد. که دوستی ورزد. || ( ن مف مرکب ) پرورده به مهر و محبت. به دوستی و عطوفت برآمده. || پرورده به آفتاب و مهر. خورشیدپرورده. || مجازاً، زیبا و لطیف اندام : خورشید خاوری کند از رشک جامه چاک گر ماه مهرپرور من در قبا رود.