کلمه جو
صفحه اصلی

گل سفید

فارسی به انگلیسی

whiting, chalk


chalk


فرهنگ اسم ها

اسم: گل سفید (دختر) (فارسی) (طبیعت، گل) (تلفظ: gol sefid) (فارسی: گل‌سفيد) (انگلیسی: gol sefid)
معنی: نوعی از گل سرخ که سفید و خوشبوی می باشد که به هندی گل سبوتی می گویند، گل مشکین، ورد چینی

(تلفظ: gol sefid) نوعی از گل سرخ که سفید و خوشبوی می‌باشد که به هندی گل سبوتی می‌گویند ، گل مشکین، ورد چینی .


فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان بخش مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان ( گیلان ) واقع در ۱٠ کیلومتری خاور لنگرود . معتدل و مرطوب دارای ۹۴۵ تن سکنه .
دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد .

لغت نامه دهخدا

گل سفید. [ گ ُ ل ِ س َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از گل سرخ که سفید و خوشبوی میباشد، چنانکه در هندوستان گل سبوتی گویند. (آنندراج ). گل مشکین . ورد چینی . (مجمع الجوامع) :
به هر زمین که برافکند سایه ٔ رخ و زلف
گل سفید بر او توده کرد و مشک سیاه .

حکیم ازرقی (از آنندراج ).



گل سفید. [ گ ُ س َ / س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد واقع در 12هزارگزی جنوب اردل و 2هزارگزی راه دوپلان به اردل . هوای آن معتدل و دارای 747 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).


گل سفید.[ گ ِ س َ / س ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج واقع در 2000 گزی باختر رودسر و 1000گزی جنوب راه اتومبیل رو روانسر به پاوه . هوای آن سرد و دارای 260 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ باباعزیز و محصول آن غلات ، پنبه ، حبوبات و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . و در تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


گل سفید. [ گ ُ ل ِ س َ / س ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از گل سرخ که سفید و خوشبوی میباشد، چنانکه در هندوستان گل سبوتی گویند. ( آنندراج ). گل مشکین. ورد چینی. ( مجمع الجوامع ) :
به هر زمین که برافکند سایه رخ و زلف
گل سفید بر او توده کرد و مشک سیاه.
حکیم ازرقی ( از آنندراج ).

گل سفید. [ گ ِ س َ / س ِ ] ( اِ مرکب ) گل گیوه. گل یزدی. گل قزوین. معادن این گل در لرستان ، نائین ، یزد و سایر نقاط ایران یافت میشود.

گل سفید. [ گ ُ س َ / س ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز واقع در 23هزارگزی شمال باختری دهدز. هوای آن معتدل و دارای 140 تن سکنه است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

گل سفید.[ گ ِ س َ / س ِ ] ( اِخ ) دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج واقع در 2000 گزی باختر رودسر و 1000گزی جنوب راه اتومبیل رو روانسر به پاوه. هوای آن سرد و دارای 260 تن سکنه است. آب آن از رودخانه باباعزیز و محصول آن غلات ، پنبه ، حبوبات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. و در تابستان اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

گل سفید. [ گ ُ س َ / س ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد واقع در 12هزارگزی جنوب اردل و 2هزارگزی راه دوپلان به اردل. هوای آن معتدل و دارای 747 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

گل سفید. [ گ ِ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) گل گیوه . گل یزدی . گل قزوین . معادن این گل در لرستان ، نائین ، یزد و سایر نقاط ایران یافت میشود.


گل سفید. [ گ ُ س َ / س ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز واقع در 23هزارگزی شمال باختری دهدز. هوای آن معتدل و دارای 140 تن سکنه است . آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


دانشنامه عمومی

گل سفید ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
گل سفید (اندیکا - قلعه خواجه)
گل سفید (روانسر)
گل سفید (الیگودرز)

دانشنامه آزاد فارسی

گِل سفید (chalk)
سنگ رسوبیِ نرم و سفیدرنگ، با دانه بندی ریز. از کربنات کلسیم (CaCO۳) تشکیل شده است. عمدتاً برای استفاده در سیمان، آهک، ساروج، و همچنین برای تولید مواد آرایشی و خمیردندان استخراج می شود. گچ تخته سیاه در واقع حاوی ژیپس (سولفات کلسیم CaSO۴,۲H۲O) است. زمانی تصور می شد منشأ گل سفید باقی ماندۀ جانوران میکروسکوپی یا روزن دار است، اما در ۱۹۳۵، با میکروسکوپ الکترونی مشاهده شد که عمدتاً از کوکولیتوفورس، نوعی خزۀ تک سلولی تشکیل شده است و بنابراین منشأ گیاهی دارد. گل سفید از رسوب های عمیق اقیانوس ها، به نام شِلکا (لجن اقیانوسی) تشکیل شده است. گل سفید در دوران کرتاسه ته نشین شده، و مساحت گسترده ای از اروپا، به ویژه بخش وسیعی از انگلستان را پوشانده است.

فرهنگستان زبان و ادب

{chalk} [زمین شناسی] سنگ آهکی نرم، خالص، ریزدانه، سفید تا خاکستری با منشأ دریایی


کلمات دیگر: