معنی: گلان، ( مجاز ) زیبا و لطیف، ه/ e ـ/ ( پسوند نسبت ) )، ـ گلان
گلانه
فرهنگ اسم ها
معنی: گلان، ( مجاز ) زیبا و لطیف، ه/ e ـ/ ( پسوند نسبت ) )، ـ گلان
(تلفظ: golāne) (گلان + ه / e ـ/ (پسوند نسبت)) ، ← گلان .
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گلانه. [ گ ُ ن َ / ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سارال بخش دیواندره شهرستان سنندج ، واقع در 12هزارگزی جنوب باختری دیواندره و 8هزارگزی باختر راه شوسه دیواندره به سنندج. هوای آن سرد و دارای 289 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون ، حبوبات و عسل است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5. ).
گلانه. [ گ ُ ن َ/ ن ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج ، واقع در 19هزارگزی شمال باختر رزاب و 6هزارگزی خاور راه اتومبیل رو مریوان به رزاب. هوای آن سرد و دارای 100 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
گلانه . [ گ ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) دسته جمعی . حلقه (لهجه ٔ قزوینی ).
گلانه . [ گ ُ ن َ/ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اورامان بخش رزاب شهرستان سنندج ، واقع در 19هزارگزی شمال باختر رزاب و 6هزارگزی خاور راه اتومبیل رو مریوان به رزاب . هوای آن سرد و دارای 100 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
گلانه . [ گ ُ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سارال بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج ، واقع در 12هزارگزی جنوب باختری دیواندره و 8هزارگزی باختر راه شوسه ٔ دیواندره به سنندج . هوای آن سرد و دارای 289 تن سکنه است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون ، حبوبات و عسل است . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5.).
دانشنامه عمومی
این روستا در دهستان کوله قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۲۱ نفر (۱۵۸خانوار) بوده است.
گویش مازنی
حالت پچیده شدن و گره خوردن طنابهای گاو آهن که گاه منجر به ...
۱دوغاب ۲گلی که برای مرمت دیوار مورد استفاده قرار گیرد