معنی: خرامان راه رفتن، متکبرانه راه رفتن، ستاره ای درخشان، ستاره ی درخشان، ستاره ای در صورت فلکی جوزا
میسان
فرهنگ اسم ها
معنی: خرامان راه رفتن، متکبرانه راه رفتن، ستاره ای درخشان، ستاره ی درخشان، ستاره ای در صورت فلکی جوزا
فرهنگ فارسی
ستارهای در صورت فلکی جوزا با قدر 1/9 که زیرغولی از ردۀ الف1 است و در فاصلۀ 57 سال نوری از زمین قرار دارد
لغت نامه دهخدا
میسان . (ع ص ) خواب آلوده و بسیارخواب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خواب آلوده و خوابناک ، مذکر و مؤنث در وی یکسان است . || زنی که از وقار واستواری گویا در حالت چرت می باشد. (ناظم الاطباء).
میسان. ( ع ص ) خواب آلوده و بسیارخواب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). خواب آلوده و خوابناک ، مذکر و مؤنث در وی یکسان است. || زنی که از وقار واستواری گویا در حالت چرت می باشد. ( ناظم الاطباء ).
میسان. [ م َ ی َ] ( ع مص ) مَیس. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خرامیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). تبختر. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به میس شود.
میسان. [ م َ ] ( اِخ ) ستاره ای است از جوزا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). نام ستاره ای از جوزامیان معره و مجره و آن یکی از دو ستاره هقعه باشد. ( از تاج العروس ، ماده م ی س به نقل از ابن اعرابی ). یکی از دو ستاره هقعه که منزل ششم از منازل قمر باشد. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ).
میسان . [ م َ ] (اِخ ) ستاره ای است از جوزا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). نام ستاره ای از جوزامیان معره و مجره و آن یکی از دو ستاره ٔ هقعه باشد. (از تاج العروس ، ماده ٔ م ی س به نقل از ابن اعرابی ). یکی از دو ستاره ٔ هقعه که منزل ششم از منازل قمر باشد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
میسان . [ م َ ی َ] (ع مص ) مَیس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خرامیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). تبختر. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به میس شود.
میسان . [ م َی ْ ] (ع ص ) خرامنده . (منتهی الارب ). خرامنده و متبختر. (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). متبختر. (اقرب الموارد). || هر ستاره ٔ درخشنده و روشن . ج ، میاسین . (ناظم الاطباء). هر ستاره ٔ روشن . ج ، میاسین . (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || (اِ) نام شب بدر. (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
خواهشا ویرایش کنید
نام دخترانه با ریشه عربی
ستاره ای در صورت فلکی جوزا