به آفرید نامی ایرانی ست که هم بر دختران و هم بر پسران نهاده شده است.
به آفرید (دین آور)، نام مردی از اهالی خراسان، هم دورهٔ ابومسلم خراسانی، که دینی جدید، التقاطی از اسلام و مزدیسنا، آورد
wiki: تاریخ طبری به صورت باذافره و فاذافره آمده است. وی به همراه خواهرش، همای، به دست خیونان اسیر می شود و سرانجام برادرش اسفندیار ایشان را می رهاند.
اوستا کهن ترین سرودهای ایرانیان، به کوشش گزارش و پژوهش: دکتر جلیل دوست خواه.، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۷۹
فردوسی، ابوالقاسم (۱۳۷۶)، شاهنامهٔ فردوسی متن انتقادی بر اساس چاپ مسکو (جلد سوم)، به کوشش به کوشش دکتر سعید حمیدیان، تصحیح متن به اهتمام م.ن. عثمانوف، زیر نظر ع. نوشین.، تهران: نشر قطره، شابک ۹۶۴-۵۹۵۸-۱۵-۶
شهیدی مازندرانی، حسین (۱۳۷۷)، فرهنگ شاهنامه (نام کسان و جای ها)، تهران: نشر بلخ
طبری، محمدبن جریر (۱۳۵۲)، تاریخ طبری (تاریخ الرسل و الملوک)، ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده، تهران: بنیاد فرهنگ ایران
گردیزی، ابوسعید عبدالحی بن ضحاک بن محمود (۱۳۶۳)، زین الاخبار (تاریخ گردیزی)، به کوشش به تصحیح و مقابله عبدالحی حبیبی.، تهران: دنیای کتاب
در شاهنامه از به آفرید و همای به عنوان دختران
گشتاسپ و خواهران اسفندیار یاد شده است. وقتی به گشتاسپ خبر می رسد که تورانیان دخترانش را اسیر کرده اند و ارجاسپ آنان را به رویین دژ برده است. از پسرش اسفندیار می خواهد که برای نجات خواهران اش دست به کار شود. اسفندیار در کسوت بازرگانان به دژ رویین می رود و در آن جا خواهران خود را با لباسی ژنده، نیمه عریان و گریان می یابد. اسفندیار در نقش عرضه کننده کالا و خواهرانش به بهانه خریدار کالا با یکدیگر رابطه برقرار می کنند و اسفندیار از آن ها می خواهد چند روز صبر نمایند تا چاره ای بیاندیشید. سرانجام اسفندیار ارجاسپ و دیگر سرداران رویین دژ را کشته و به آفرید و همای را نجات می دهد.
این نام در اوستا به گونهٔ واریذکنا آمده است. در یشت نهم اوستا، گِوش یَشت (درواسپ یَشت)، فصل هفتم بند ۳۱ آمده است: مرا این کامیابی ارزانی دار که تَثریاونت دٌژدین را براندازم، که سپنج اوروشک دیوپرست را براندازم، که دیگر باره همای و واریذکنا را از سرزمین خیون ها به خاندان بازگردانم، که سرزمین های خَیون ها را برافگنم: پنجاه ها صدها، صدها هزارها، هزارها ده هزارها، ده هزارها صدهزارها.»
این نام در تاریخ طبری باذافره ضبط شده است. البته در بخش های دیگری از دستنویس های این تاریخ، فاذافره آمده است. طبری می نویسد: خرزاسف (ارجاسپ) دفترها بسوخت و لهراسف و هیربدان بکشت و آتشکده ها ویران کرد و بر اموال و گنج ها تسلط یافت و دو دختر بشتاسب (گشتاسپ) را که یکی خمانی (هومایا، همای) و دیگری باذافره نام داشت اسیر کرد. این نام را گردیزی اوفیه آورده است.