کلمه جو
صفحه اصلی

ماه افرید

فرهنگ اسم ها

اسم: ماه آفرید (دختر) (فارسی) (تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی) (تلفظ: m.-āfarid) (فارسی: ماه‌آفريد) (انگلیسی: mah-afarid)
معنی: آفریده ی ماه، ( در شاهنامه ) نام دختر تور، نام دختر بزرگ برزین و نام همسر ایرج و مادر بزرگ منوچهر پیشدادی، آفریده ماه، آفریده شده چون ماه، از شخصیتهای شاهنامه، نام زنی زیباروی، همسر ایرج پسر فریدون پادشاه پیشدادی

فرهنگ فارسی

( ماه آفرید ) نام دختر دهقانی یکی از زنان بهرام گور

لغت نامه دهخدا

( ماه آفرید ) ماه آفرید. [ف َ ] ( اِخ ) نام کنیزک ایرج بود و بعد از کشته شدن ایرج معلوم گردید که حامله بوده بعد از آن دختری آوردتور نام کردند و منوچهر از آن دختر بهم رسید. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( از فرهنگ رشیدی ). نام کنیزکی که محبوبه ایرج و جده منوچهر بود. ( از فهرست ولف ). و رجوع به یشتها تألیف پور داود ج 2 ص 51 شود :
برآمد برین نیز یک چندگاه
شبستان ایرج نگه کرد شاه...
یکی خوب چهر پرستنده دید
کجا نام او بود ماه آفرید
که ایرج بر او مهر بسیار داشت
قضا را کنیزک از او بارداشت
پری چهر را بچه بُد در نهان
از آن شاد شد شهریار جهان.
فردوسی.

ماه آفرید. [ ف َ] ( اِخ ) نام دختر تور. ( از فهرست ولف ) :
کجا دختر تور ماه آفرید
که چون او کس اندر زمانه ندید.
فردوسی.

ماه آفرید. [ ف َ ] ( اِخ ) نام دختر دهقانی که یکی از زنان بهرام گور بود. ( از فهرست ولف ) :
مهین دخت را نام ماه آفرید
فرانک دگر بد دگر شنبلید.
فردوسی.

دانشنامه عمومی

ماه آفرید. ماه آفرید یکی از کنیزان حرمسرا بود که از ایرج باردار شد. پادشاهان و پهلوانان پس از فریدون- همچون منوچهرشاه- از نسل دختری هستند که محصول همخوابگی ایرج با این کنیز بوده است. در نتیجه نسل این پادشاهان ایران- برخلاف نسل سلمیان و تورانیان- از طریق پدری به فریدون نمی رسد.
در شاهنامه گاه با زنانی مواجه می شویم که نقشی مقطعی در داستان دارند و کنش ها و عملکردهای چندان خاصی از سوی آن ها دیده نمی شود، اما با این اوصاف، در پیشبرد روند داستانی نقشی بسیار مهم و تأثیرگذار دارند. «ماه آفرید»، کنیزکِ محبوب ایرج یکی از این زنان است که فردوسی تنها در چند بیت بدو اشاره می کند و تنها وظیفه اش که بسیار مهم هم هست این است که کودک ایرج را به دنیا آورد تا ادامه دهنده نسل فریدون باشد؛ بنابراین به محض به دنیا آمدن کودک، کاملاً از روند داستان حذف می شود و در مقطعی کوتاه تر، ادامه این نقش برعهده دخترش گذاشته می شود.به روایت شاهنامه، فریدون چندی پس از کشته شدن ایرج به شبستان او آمده و کنیزکی زیباروی را می یابد که از ایرج باردار است و همین امر، نقطه امیدی در دل شاه ایجاد می کند.با وجود دختران شاه یمن، ادامه نسل فریدون بر عهده این کنیزک بسیار زیبا و محبوب ایرج گذاشته می شود. شاید بتوان تأکید فردوسی بر عبارت «که ایرج برو مهر بسیار داشت» را اشاره به این مطلب دانست که همسر یمنی ایرج یعنی «سَهی» انتخاب فریدونِ پدر بوده و این پیوند بیشتر رنگ و بوی سیاسی داشته است تا دلیل عاطفی، بنابراین فردوسی ادامه نسل ایرج را برعهده زنی می گذارد که به انتخاب خود ایرج صورت گرفته و نشانی از مهر و عاطفه در پیوند آنان دیده می شود.به هر روی، در شاهنامه این زن دختری به دنیا می آورد که منوچهر از پیوند این دختر و پشنگ، برادرزاده فریدون، زاده می شود؛ اما در «غررالسیر»، منوچهر مستقیماً از خود ماه آفرید به دنیا می آید. ثعالبی در این باره می نویسد: «در همان هنگام که سوگ ایرج برپا بود، همسر او که ماه آفرید نام داشت از او باردار بود و چون بزاد، فرزندش از هر کس به افریدون ماننده تر بود. چون او را بخواست و دید که ماننده اوست، خوشدل گشت و گفت منوچهر، یعنی که به من شبیه است». (ثعالبی، ۱۳۶۸: ۴۰) لازم به ذکر است که در منابع دیگری چون «بندهشن»، «تاریخ طبری»، «مجمل التواریخ»، «سنی ملوک الأرض و الأنبیاء» و «تاریخ گزیده» هیچ اشاره ای به این زن نشده و در برخی منابع نیز از جمله «بندهشن» و «تاریخ طبری» تنها از دختر ایرج نام برده شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

ماه آفرید. ماهْ آفرید
در شاهنامۀ فردوسی سه تن بدین نام خوانده شده اند؛ ۱. دختر تور که کِی خُسرو، در انجمن واگذاری پادشاهی به لُهراسِپ از او در شمار نیاکان روزگار خود یاد می کند؛ ۲. کنیز خوش چهره ای که از ایرج بار گرفت و دختری آورد به نام کوزَن یا گوزَک. فریدون به امید به وجود آمدن پسری از او، برای گرفتن کین ایرج، او را به پَشَنگ داد، که پسر آورد و او را منوچهر نام نهادند. ثَعالِبی منوچهر را پسر ایرج دانسته است؛ ۳. دختر بزرگ بُرزین که بهرام گور او و دو خواهرش را به همسری برگزید و به حرم سرای خود فرستاد.


کلمات دیگر: