کلمه جو
صفحه اصلی

اسپی تامن

فرهنگ اسم ها

اسم: اسپی تامن (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: espi-tamen) (فارسی: اسپیتامن) (انگلیسی: espitamen)
معنی: نام سردار ایرانی که سلوکوس دختر او را به همسری برگزید، صورتی از سپیتمان، لقب خانوادگی زرتشت نام سردار ایرانی در زمان اسکندر مقدونی

فرهنگ فارسی

سردار ایرانی

لغت نامه دهخدا

اسپی تامن. [ اِ م ِ ] ( اِخ ) سردار ایرانی که سِلُکوس دختر وی را بزنی کرد و بنام این سلسله سلوکیان بعدها سلسله مقدونی و ایرانی بشمار رفت ، چه اعقاب سلکوس از طرف پدر مقدونی و از جانب مادر ایرانی بودند. ( ایران باستان ص 2006 ).

دانشنامه عمومی

اسپیتامن (پارسی باستان: spitamana؛ یونانی باستان: Σπιταμένης؛ ۳۷۰ پیش از میلاد – ۳۲۸ پیش از میلاد) یک سردار ایرانی سغدی بود که رهبری شورش بلخ و سغد بر اسکندر مقدونی را در سال ۳۲۹ و پس از کشته شدن اردشیر پنجم به عهده گرفت اما سرانجام به دلیل خیانت همسرش شکست خورد.
درحالی که اسکندر مقدونی در اسکندریه اسخاته در نزدیکی سیردریا بود، به او خبر رسید که اسپیتامن سغدیان را شورانده است و نیروهای مقدونی حاضر در سمرقند (از شهرهای سغد) را محاصره کرده است. اسکندر که در آن زمان خود قادر نبود کارزار علیه اسپیتامن را رهبری کند، یکی از سرداران خود به نام فرنوخوس از اهالی لیکیه را مامور سرکوب شورش سغدیان و بلخیان کرد. با این حال، اسپیتامن به سختی او را شکست داد و سپاه مقدونی بیش از ۲۰۰۰ پیاده و ۳۰۰ را از دست داد.
از آنجایی که اوضاع برای اسکندر به سمت بحرانی شدن پیش می رفت، شخصا فرماندهی عملیات سرکوب سمرقند را برعهده گرفت؛ اما پیش از آن به وی خبر رسید که اسپیتامن به سمت بلخ پیش رفته، گرچه توسط ساتراپ باختر، یعنی آرتاباز، عقب رانده شده است.
نبرد نهایی در دسامبر ۳۲۸ پیش از میلاد روی داد، جایی که سپاهیان شورشی ایرانی به رهبری اسپیتامن در محلی به نام گابای با نیروهای مقدونیان به رهبری کوینوس روبرو شدند، اما پیروزی با مقدونیان بود. پس از عقب نشینی اسپیتامن، همسر او به وی خیانت کرد و شورشی ایرانی را کشت. وی سپس به نشانه تقاضا برای صلح، سر بریده اسپیتامن را برای اسکندر مقدونی فرستاد و سپاه شوهرش را منحل کرد.


کلمات دیگر: