مترادف سیخک : سیخ کوچک، سیخونک
سیخک
مترادف سیخک : سیخ کوچک، سیخونک
فارسی به انگلیسی
spur, prod, goad, tail-skid
goad
فارسی به عربی
خطاف , مهماز
مترادف و متضاد
سیخ، ترغیب، سیخک
خار، سیخ، انگیزه، سیخک، سک، مهمیز
دیلم، سیخ، گوه، نیزه، سیخک، سنان، شلاق سیخی، ترا بخدا، جاد فرزند یعقوب و زلفه
خاده، گفتار بیهوده، چنگک، حیله، نیزه، سیخک، قهقهه، شوخی فریبنده، ازمایش سخت، تفریحگاه ارزان، قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری
سیخونک
۱. سیخ کوچک
۲. سیخونک
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - سیخ کوچک . ۲ - چهار قطعه گوشت که در سیخ کباب کنند . ۳ - سیخ کوچکی که در دنباله هواپیماست .
لغت نامه دهخدا
سیخک. [ خ َ ] ( اِ مصغر ) مصغر سیخ. ( برهان ) ( فرهنگ رشیدی ). || چهار قطعه گوشت که در سیخ کشیده کباب کنند. ( برهان ). قسمی از کباب که گوشت را ریزه کنند وبر سیخهای کوچک چوبین کشند و بر روی تابه و سنگ بریان کنند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) :
شرح سیخک چه بگویم که ز بوی خوش او
می شدم مست و نشسته ست کبابی هشیار.
شرح سیخک چه بگویم که ز بوی خوش او
می شدم مست و نشسته ست کبابی هشیار.
بسحاق اطعمه.
|| چیزی نوک دار که در پشت پای مرغ و خروس در ساق روید و معرب آن صیصة و شیصة است. ( یادداشت بخط مؤلف ). چیزی که در بالای پنچه ماکیان و خروه برآید. ( یادداشت بخط مؤلف ). || سُک. ( یادداشت بخط مؤلف ). || کلمه ای است که در هواپیمایی پذیرفته شده و آن چیزی است مانند سیخ کوچکی که دردنباله هواپیما است و در هنگام نشستن اندکی در خاک فرورفته از حرکت جلوگیری شود. ( فرهنگستان ).فرهنگ عمید
سیخ کوچک.
دانشنامه عمومی
سیخک (قارچ). سیخک (قارچ) (نام علمی: Claviceps) نام یک سرده از subdivision قارچ های فنجانی است.
wiki: سیخک (قارچ)
کلمات دیگر: