تفریحگاه
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
ساحة اللعب
مترادف و متضاد
زمین بازی، تفریحگاه
فرهنگ فارسی
مکانی تفریحی برای گذراندن تعطیلات و پر کردن ایام فراغت گردشگران
فرهنگ معین
( ~. ) [ ع - فا. ] (اِمر. ) محل تفریح ، گردش گاه .
فرهنگستان زبان و ادب
{resort} [گردشگری و جهانگردی] مکانی تفریحی برای گذراندن تعطیلات و پر کردن ایام فراغت گردشگران
پیشنهاد کاربران
سرگرمگاه
کلمات دیگر: