مترادف تلف کردن : ضایع کردن، تباه کردن، از بین بردن، نابود کردن، پایمال کردن، حیف و میل کردن، به هدر دادن، خراب کردن، فاسد کردن، هلاک کردن، کشتن
برابر پارسی : هدر دادن
to show kindness
to waste, to perish
consume, dissipate, kill, lose, waste, fritter
ضایع کردن، تباه کردن، از بین بردن، نابود کردن
پایمال کردن، حیف و میل کردن، به هدر دادن، هدر دادن
خراب کردن، فاسد کردن
هلاک کردن، کشتن
۱. ضایع کردن، تباه کردن، از بین بردن، نابود کردن
۲. پایمال کردن، حیف و میل کردن، به هدر دادن، هدر دادن
۳. خراب کردن، فاسد کردن
۴. هلاک کردن، کشتن
فِتالیدَن، اِفتالیدَن
هدر دادن