دعوایی
فارسی به انگلیسی
cantankerous, combative, disagreeable, litigious, pugnacious, quarreler, quarreller, quarrelsome, rumbustious, scrappy, truculent, wrangler
فارسی به عربی
عنید , محب للتقاضی
مترادف و متضاد
ستیزه جو، ستیزه گر، ستیز گر، قاضی رشوه گیر، قلدور، دعوایی، اهل نزاع، رشوه خوار، ستیز جو
خروس جنگی، دعوایی، جنگی، اوراق کننده
دعوایی، مشت زن
دعوایی، منازع
دعوایی، پر سر و صدا، لجوج، پر هیاهو، غوغایی
جنگجو، دعوایی، فتنه جو، اماده بجنگ
ستیزه جو، ستیز گر، دعوایی، متنازع فیه، منازع
کلمات دیگر: