کلمه جو
صفحه اصلی

پیه دار

فارسی به انگلیسی

adipose, sebaceous

فارسی به عربی

دهن حیوانی

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- دارند. پیه باپیه ۲ ٠- دارند. پی. بسیار بسیار پیه ٠

لغت نامه دهخدا

پیه دار. ( نف مرکب ) پیه دارنده. دارای پیه. باپیه. شاحم. ( منتهی الارب ). مشحم ، پیه بسیار دارنده در خانه. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: