دستکاری کردن
فارسی به انگلیسی
to do minor repairs(in), to give a finish to
doctor, embellish, falsify, fool, handle, mangle , manipulate, retouch, reword, tamper, wrench
فارسی به عربی
عالج
مترادف و متضاد
اداره کردن، دستکاری کردن، با دست عمل کردن، با استادی درست کردن، بامهارت انجام دادن
دستکاری کردن، رتوشه کردن
تعمیر کردن، دستکاری کردن
پیشنهاد کاربران
tamper with
کلمات دیگر: