برادری کردن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
تآخ
مترادف و متضاد
دوست بودن، برادری کردن، متفق ساختن، برادری دادن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- همچون برادر با دیگری رفتار کردن اخوت نمودن . ۲- بمساوات عمل کردن.
همچون برادر با دیگری رفتار کردن اخوت نمودن .
همچون برادر با دیگری رفتار کردن اخوت نمودن .
لغت نامه دهخدا
برادری کردن. [ ب َ دَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) همچون برادر با دیگری رفتار کردن. اخوت نمودن. ( فرهنگ فارسی معین ). اخوت کردن و محبت اخوت با کسی معمول داشتن. ( از ناظم الاطباء ). || به مساوات عمل کردن. ( فرهنگ فارسی معین ).
کلمات دیگر: