( اسم ) موم شمع .
قیرس
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(رُ ) [ معر. ] (اِ. ) موم ، شمع .
لغت نامه دهخدا
قیرس. [ ق َ رِ ] ( معرب ، اِ ) موم که به عربی شمع گویند.( برهان ). قیرُس. از یونانی osَKer بمعنی شمع. موم.شمع. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به قیر و قار شود.
گویش مازنی
/ghoers/ محکم
محکم
کلمات دیگر: