قمیز
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
ده بزرگی است از دههای تفلیس و یک نیم روز از آن دور است .
فرهنگ معین
(قَ ) [ تر - مغ . ] (اِ. ) ۱ - نوعی شیر ترش که به جای مسکر می خورده اند. ۲ - پیاله ، ساغر، جام .
لغت نامه دهخدا
قمیز. [ ] ( اِ ) قسمی ماست معمول نزد مغولان : قیدوخان... هرگز شراب و قمیز و نمک نمیخورد. ( حبیب السیر ).
قمیز. [ ق َ ] ( اِخ ) ده بزرگی است از دههای تفلیس و یک نیم روز از آن دور است. ( معجم البلدان ).
قمیز. [ ق َ ] ( اِخ ) ده بزرگی است از دههای تفلیس و یک نیم روز از آن دور است. ( معجم البلدان ).
قمیز. [ ] (اِ) قسمی ماست معمول نزد مغولان : قیدوخان ... هرگز شراب و قمیز و نمک نمیخورد. (حبیب السیر).
قمیز. [ ق َ ] (اِخ ) ده بزرگی است از دههای تفلیس و یک نیم روز از آن دور است . (معجم البلدان ).
پیشنهاد کاربران
"قمیز" ( Kymyz ) نوعی نوشیدنی لذت بخش است که از شیر مادیان تهیه می شود و در میان اقوام ترک کوچدار و نیمه کوچدار ، امروزه نیز مورد استفاده قرار می گیرد . این کلمه که عموما بصورت Kymyz تلفظ و نوشته می شود ، به شکل Kumys وارد زبانهای روسی و غربی شده است . در اصطلاح ترکی به هر چیزی که بیش از اندازه ترش باشد قیمیز یا قئمیز می گویند . وقتی ماست بسیار ترش باشد گفته می شود قمیز شده . یعنی خیلی ترش است . یا گفته می شود " قیمیز کمیدی" یعنی مثل قیمیز است .
کلمات دیگر: