steed
شولک
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) باد ریسه دوک .
فرهنگ معین
(لَ ) [ سنس . ] (اِ. ) اسب ، اسب تندرو.
لغت نامه دهخدا
شولک. [ ل َ ] ( اِ ) اسب جلد و تند و تیز رفتار. ( برهان ) ( جهانگیری ). اسب تیزرو. ( رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). اسب تیزرفتار. ( فرهنگ نظام ). اسب. ( فرهنگ خطی ). اسب مطلق به هر رنگ که باشد. ( یادداشت مؤلف ) :
بیفتاد از آن شولک خوبرنگ
بمرد و برفت اینت فرجام جنگ.
که ناید چنان از هزاران یکی.
برفت از پسش لشکر نامدار.
به ریش خود اندر زده هر دو چنگ.
به نعل سم شولک و خنگ اشقر.
کشیده به کین تیغ کشورگشای.
گرائیدبا گرز گردی ز جای.
کز شبه گوئی بر چار ستون عاج است.
بودی به پیش شولک تو اردوان دوان.
چو دریای آتش درآمد ز جای.
همایون خواجو.
|| نام مرکب اسفندیار. ( برهان ) ( انجمن آرا )( آنندراج ). اما بر اساسی نمی نماید :
خنگ همایون من در همه کاری
رخش تهمتن بدی شولک اسفندیار.
بیفتاد از آن شولک خوبرنگ
بمرد و برفت اینت فرجام جنگ.
دقیقی.
به زیر اندرون تیزرو شولکی که ناید چنان از هزاران یکی.
فردوسی.
نشست از بر شولک اسفندیاربرفت از پسش لشکر نامدار.
فردوسی.
فرودآمد از شولک خوبرنگ به ریش خود اندر زده هر دو چنگ.
فردوسی.
بسا پشته هائی که تو پست کردی به نعل سم شولک و خنگ اشقر.
فرخی.
سپهدار برکرد شولک ز جای کشیده به کین تیغ کشورگشای.
اسدی.
به شبرنگ شولک درآورد پای گرائیدبا گرز گردی ز جای.
اسدی.
شولک تو که پدید آید پندارد خلق کز شبه گوئی بر چار ستون عاج است.
مسعودسعد.
گر اردوان بدیدی پای و رکاب توبودی به پیش شولک تو اردوان دوان.
سیدحسن غزنوی ( از جهانگیری ).
درآمد بر آن شولک تیزپای چو دریای آتش درآمد ز جای.
همایون خواجو.
|| نام مرکب اسفندیار. ( برهان ) ( انجمن آرا )( آنندراج ). اما بر اساسی نمی نماید :
خنگ همایون من در همه کاری
رخش تهمتن بدی شولک اسفندیار.
فخرالدین مبارکشاه.
|| بادریسه دوک و آن چرم یا چوب گردی است که در گلوی دوک محکم سازند. ( ازبرهان ). بادریسه دوک. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). شوکل. شنگرک. شنگور. ( حاشیه برهان چ معین ). || مرغی که تغییر رنگ دهد و هر دم به رنگی درآید. ( ناظم الاطباء ).فرهنگ عمید
اسب تندرو.
بادریسۀ دوک.
اسب تندرو.
بادریسۀ دوک.
بادریسۀ دوک.
دانشنامه عمومی
نقشهٔ شولک
جعفری، عباس (۱۳۸۴). گیتاشناسی ایران دایرةالمعارف جغرافیایی ایران. ۳. تهران: مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی. شابک ۹۶۴۳۴۲۰۹۵۷.
شولک، روستایی در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی جفتان و از توابع بخش مرکزی شهرستان تفرش در استان مرکزی ایران است.
این روستا در دهستان رودبار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۷ نفر (۲۱خانوار) بوده است.
جعفری، عباس (۱۳۸۴). گیتاشناسی ایران دایرةالمعارف جغرافیایی ایران. ۳. تهران: مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی. شابک ۹۶۴۳۴۲۰۹۵۷.
شولک، روستایی در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی جفتان و از توابع بخش مرکزی شهرستان تفرش در استان مرکزی ایران است.
این روستا در دهستان رودبار قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۷ نفر (۲۱خانوار) بوده است.
wiki: شولک
پیشنهاد کاربران
شولک همان شورک است به پاره ای گویشهای فارسی و پهلوی - به هرغی نیز که در شور باشد شولک میگویند می بینیم که ناظم الاطبا نیز گفته مرغی که هر ساعت به رنگی دراید و باد زیر پر انداته
شولکیدن = سریع حرکت کرون/تاختنِ اسب.
کلمات دیگر: