کلمه جو
صفحه اصلی

لوعت

فرهنگ معین

(لَ عَ ) [ ع . لوعة ] (مص ل . ) ۱ - بی تابی کردن . ۲ - سوزش دل از غم یا عشق .

لغت نامه دهخدا

لوعت. [ ل َ ع َ ] ( ع اِمص ) سوزش. حُرقه. ( مهذب الاسماء ). سوزش دل از عشق. ( غیاث ). سوزش و سوختن دل از عشق. التیاع.سوزش عشق دل را. ( بحرالجواهر ). سوزش دل. ( دهار ). سوزش درون و رنج و تعب از عشق و دوستی یا از اندوه و بیماری. || سیاهی سرپستان. ( منتهی الارب ).

لوعة. [ ل َ ع َ ] ( ع مص ) لوع. سوختن دوستی دل کسی را. بیمار ساختن. || ناشکیبائی و بی آرامی کردن و یا بیمار شدن. ( منتهی الارب ).

لوعت . [ ل َ ع َ ] (ع اِمص ) سوزش . حُرقه . (مهذب الاسماء). سوزش دل از عشق . (غیاث ). سوزش و سوختن دل از عشق . التیاع .سوزش عشق دل را. (بحرالجواهر). سوزش دل . (دهار). سوزش درون و رنج و تعب از عشق و دوستی یا از اندوه و بیماری . || سیاهی سرپستان . (منتهی الارب ).


فرهنگ عمید

۱. ناشکیبایی و بی آرامی کردن.
۲. سوزش قلب و رنج و سختی از عشق یا از اندوه یا از مرض.


کلمات دیگر: